آرشیو معجزات و کرامات

رسول علیه السلام موزه بخواست تا در پوشد.یک پای در پوشید. کلاغی بیامد پای دیگر در ربود. چون در انداخت، ماری از موزه بیرون افتاد. پس رسول گفت: هر که […]

ادامه ...

و از جمله علامات نبوتش شب معراج بود که از مکه به مسجد اقصی رفت به شام و اول شب با اهل خود بود به مکه و آخر شب باز […]

ادامه ...

______________________________[ (۱-)] در اصل:[؟]مدیت[؟]راحلتی اوام.[ (۲-)] در اصل: فول ضله.[ (۳-)] در اصل و ووستنفلد بمتابعت از قول ابن هشام: ثنائها.[ (۴-)] در اصل: عمر بن معدی کرب.[ (۵-)] برای […]

ادامه ...

سلمان فارسی* رضی اللّه عنه، می گوید که:من در خندق بودم و کار همی کردم و سنگی سخت [۳] در پیش من آمد و هر چند تیشه و کلند بران […]

ادامه ...

یاری شدن با سپاه غیبی و باد کرامات دیگر پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله این بود که در مواردی، حضرت و مسلمانان با سپاهیان غیبی و باد یاری شده […]

ادامه ...

جابر [بن] عبد اللّه أنصاری می گوید، رضی اللّه عنه، که:در میان خندق سنگی پیدا آمد سخت، چنانکه مسلمانان در ان عاجز______________________________[ (۱-)] نور، ۶۲٫[ (۲-)] نور، ۶۳٫سیرت رسول الله، […]

ادامه ...

محمّد بن إسحاق، رحمه اللّه علیه، گوید که:صرد بن عبد اللّه از مهتران قبیله ازد بود، و با جماعتی از قوم خود برخاست و روی به مدینه نهاد. و چون […]

ادامه ...

و در این باب حکایت فرستادن رسولان سیّد، (ع)، بملوک اطراف و دعوت سیّد، (ع)، ایشان را به اسلام بیاید.و عایشه، (رض)ا، حکایت کرد و گفت که:سیّد، (ع)، در بیست […]

ادامه ...

آن بود که پاره ای زر چندانکه خایه مرغ به سلمان داد و گفت: وامی که داری ازین بگزار. سلمان به تعجب گفت:وام از اینجا چگونه گزارم که ازین چهار […]

ادامه ...

[۷] محمّد بن إسحاق، رحمه اللّه علیه، گوید که:______________________________[ (۱-)] روا:+ و در این باب حکایت بسیار بیاید و بتفصیل از مضمون باب توان دانست.[ (۲-)] همچنین است در متن […]

ادامه ...