آرشیو معجزات و کرامات

و از جمله علامات نبوتش شب معراج بود که از مکه به مسجد اقصی رفت به شام و اول شب با اهل خود بود به مکه و آخر شب باز […]

ادامه ...

عکرمه میگوید ابن عباس به من و پسر خود علی گفت پیش ابو سعید خدری بروید و گوش به احادیث او دهید. و ما براه افتادیم و نزد ابو سعید […]

ادامه ...

قومی از عرب جمع آمدند و قربانی می کردند از برای بتی که ایشان را بود. همی ناگاه آوازی از اندرون آن بت بر آمد به آوازی فصیح می گفت: […]

ادامه ...

و چون سیّد، (ع)، را فتح مکّه حاصل شد و قریش را همه مطیع و منقاد خود کرد، و قبیلهای بود در عرب که آن را هوازن گفتندی،* و قبیلهای […]

ادامه ...

محمّد بن إسحاق گوید، رحمه اللّه علیه، که:چون سیّد، (ع)، خالد بن الولید را* با لشکری در سنه عشر بقبیله بنی الحارث فرستاد، و قبیله بنی الحارث قبیلهای بزرگ بود، […]

ادامه ...

آن بود که رسول علیه السلام در غزای طایف بود به یک شبانروز راه بر ناقه می رفت، به نزدیک طایف به وادئی بگذشت که آن را بجب خوانند، و […]

ادامه ...

عبد الله بن بریده روایت می کند از پدر خویش که مردی از انصار پیش رسول علیه السلام آمد و گفت: یا رسول- اللّه، مرا شتری مردگیر هست و کس […]

ادامه ...

آن بود که سلمان فارسی رضی الله عنه بیامد و رسول را گفت خداوندگاران من قرار داده اند که چند غرس بنشانم و همه در زمین بگیرند و خشک نشوند […]

ادامه ...

در بغداد برایم از قول موسی بن عقبه روایت کردند که میگفت چون پیامبر (ص) و ابو بکر نزدیک مدینه رسیدند. طلحه بن عبید الله هم تازه از شام به […]

ادامه ...

آن بود که جهودان جادوی کرده بودند بر رسول علیه السلام، خدای تعالی او را خبر داد. امیر المؤمنین علی آن سحر بیرون آورد به فرمان رسول علیه السلام و […]

ادامه ...