آرشیو معجزات و کرامات

رسول صلی اللّه علیه خالد ولید را بخواند و- بفرستاد به اکیدر دومه الجندل، و او اکیدر بن عبد الملک بود پادشاهی بود از قبیله کنده و بر ایشان مستولی […]

ادامه ...

شهادت حیوانات و نباتات به رسالت حضرت برخی از مشرکان به حضرت محمّد صلی الله علیه وآله گفتند: اگر واقعاً پیامبر خدا هستی، از آن درختی که وسط بیابان است […]

ادامه ...

محمّد بن إسحاق، رحمه اللّه علیه، گوید که:صرد بن عبد اللّه از مهتران قبیله ازد بود، و با جماعتی از قوم خود برخاست و روی به مدینه نهاد. و چون […]

ادامه ...

عروه بن الزبیر روایت کرده است که عامر بن الطفیل و اربد بن قیس بیامدند به رسول علیه السلام، و انداخته بودند که غدری کنند با رسول علیه السلام. عامر […]

ادامه ...

آن بود که در مدینه بارانهای عظیم بیامد چنانکه بناها خراب خواست شد و اهل مدینه از غرق می ترسیدند.بیامدند پیش رسول علیه السلام و باران عظیم می آمد و […]

ادامه ...

جابر [بن] عبد اللّه أنصاری می گوید که:ما با سیّد، علیه السّلام، در خندق کار می کردیم، و در خانه من گوسفندی بود نه چنان فربه، من اندیشه کردم که […]

ادامه ...

محمّد [بن] إسحاق، رحمه اللّه علیه، گوید که:آمنه حکایت کرد که: چون به پیغمبر، (ع)، حامله شدم، آوازی شنیدم که گفتی: «ای آمنه میدانی که بکی آبستنی؟ به پیغمبر آخر […]

ادامه ...

آن است که رسول علیه السلام در مسجد مدینه پشت به درختی باز گذاشتی و خطبه کردی. چون مردم بسیار شدند، بعضی از غلامان عباس از برای رسول منبری بساختند. […]

ادامه ...

عبد اللّه بن مسعود، (رض)، حکایت کرد و گفت که: من در غزو بودم و شبی نیم شب برخاستم و دیدم شعلهای که از میان لشکرگاه برخاست و میافروخت و […]

ادامه ...

محمّد بن إسحاق، رحمه اللّه علیه، گوید که:جارود رئیس و پیشوای قبیله عبد القَیس بود و دین ترسائی داشت.پس وی با جماعتی از قوم خود برخاست و بخدمت پیغمبر، (ع)، […]

ادامه ...